مویوم
یک بار دیگر هم این را گفته بودم که معروف است یکی از همشهریهای مشهدی ما را میخواستند در تهران داماد کنند. برای رعایت آداب تهرانیگری به او سفارش کردند وقتی رفتی خانهی عروس و در زدی و از داخل منزل پرسیدند شما؟ به لهجهی مشهدی نگو مویوم. بگو منم. همشهری ما گفته بود خوب وقتی در را باز کردند که میفهمند مویوم. حالا قضیهی انتخابات ریاستجمهوری و اظهارنظرهای بیپروا و جانبدارانهی خیلی از مسئولان برگزاری، اجرا و نظارت، شبیه ماجرای این همشهری ما است. معتقدند وقتی همهی مردم میدانند که آنها طرفدار رئیسجمهور شدن آقای احمدینژاد هستند و میفهمند که "مویوم"، دلیلی ندارد که لاپوشانی کنند. به همین دلیل حمایت علنی رئیس ستاد انتخابات کشور و دبیر شورای نگهبان که مسئولان اجرا و نظارت بر انتخابات هستند از آقای احمدینژاد و سفرهای تبلیغاتی استانی آقای رئیسجمهور با پول ملت، همه بر اساس فلسفهای است که این همشهری ما به آن اعتقاد داشته است. هرچه به اینها میگویند که حمایت رسمی مسئولان از یک کاندیدا خوب نیست و در ظاهر هم که شده بیطرفی را رعایت کنید، حداقل با کمیتهی صیانت از آرا توسط ستادهای انتخاباتی مخالفت علنی نکنید و اگر معتقدید انتخابات سالمی هست، در را به روی نمایندهی کاندیداها باز کنید، به نوعی میگویند خوب وقتی در را باز کنند، میفهمند که "مویوم".